وی مدعی شده است: اگر قرار باشد جنگی در خاورمیانه طی ماه های آینده اتفاق بیافتد به طور قطع باید ایران را شامل شود. خصومت سرسختانه بین ایران و آمریکا یکی از نادرترین کشمکش ها در منطقه خاورمیانه می باشد که طی سالهای اخیر به خاطر انقلاب های صنعتی و هسته ای و خشونت های ایرانی ها در امر همکاری با غرب دچار تغییر و تحول شده و احتمال هرگونه آشتی را با این کشور از بین برده است.
تلاش ایران در دستیابی به قدرت هسته ای سبب شده است تا بسیاری از کشورها از جمله ایالات متحده آمریکا، ایران را یک گزینه دائم الخطر برای خاورمیانه و منافع آمریکا تلقی کنند. این درصورتی است که ایران نیز از طرف دیگر آمریکا را به کشوری سلطه طلب که می خواهد نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد متهم می کند.
او در ادامه اظهار نظرهایش می افزاید:به طور قطع ناسازگاری ایران با آمریکا به علت ترس این کشور از کاهش قدرت رهبری طبیعی ایران در خاورمیانه می باشد. این نزاع تا به اکنون درحد لفاضی باقی مانده است و هریک نیروها و متحدان خود را بسیج می کند تا درصورت وقوع حمله نظامی از خود دفاع کند. اما آنچه که مشخص می باشد هیچ دستور کار نظامی در برنامه این دو کشور وجود ندارد.
اهمیت ایران برای آمریکا
بر اساس بخش دیگری از گزارش مرکز مطالعات راهبردی آمریکا ،ایران به لحاظ های متفاوت برای آمریکا دارای اهمیت است. ایران برای آمریکا در نقش کفیل و ضامن امنیت خلیج فارس می باشد و همچنین شهروندان بسیاری از دو کشور به خاک ایران و آمریکا مهاجرت کرده اند.
ادعای ایران و عربستان سعودی در حفظ خلیج فارس برای آمریکا به منزله این است که دو ستون در مقابل آمریکا ایستادگی می کنند که مانع از ورود ناوهای آمریکا و لشکرکشی آن به این منطقه می باشد. این امر موجب می شود تا آمریکا محدود به نقاط حساس از جمله شبه جزیره کره و اروپای غربی شود که حذف نقش آمریکا از محدوده خلیج فارس و به جای آن قدرت نمایی ایران به هیچ عنوان قابل تحمل نیست.
ایران و آمریکا تا پیش از وقوع انقلاب آیت الله ها در ایران در سال 1979، رابطه خوبی با یکدیگر داشتند و ایران یکی از هم پیمانان آمریکا محسوب می شد. اما انقلاب صورت گرفته همه چیزاز جمله روابط دو کشور و بعضی امور جهانی را به طور اساسی تغییر داد. دولت تشکیل شده در ایران نسبت به اسراییل هم موضع خصمانه ای را اتخاذ کرد و تبدیل به یک دولت خشونت طلب ضد آمریکایی و اسراییلی شد که ریشه آن به تعبیر بعضی تحلیل گران در DNA دولت انقلابی این کشور قرار دارد.
از آنجایی که ایران یک عامل کلیدی در دیپلماسی جهانی به شمار می رود، شناخت چگونگی این دولت و بررسی نحوه رفتار با آن مهم است. نبرد نامتقارن ایران با آمریکا و قرت طلبی این کشور از طریق توسعه وسایل دفاعی- نظامی و در حال حاظر موضوع امروز جهان در رابطه با پیشرفت هسته ای و احتمالا در آینده نزدیک ساخت بمب هسته ای توسط ایران، تبدیل به یکی از چالش های داخلی سیاست آمریکا و اسراییل شده است. به شدتی که اوباما در سال اول ریاست جمهوری خود اعلام کرد وی حاظر است با مقامات ایرانی رسما وارد گفتگو شود. پس از رد درخواست آمریکا، اوباما وادار به اعمال تحریم ها و تهدیدهای نظامی شد که حتی آن هم تاکنون نتوانسته ایران را از پیشرفت در غنی سازی اورانیوم بازدارد.
از این رو به درخواست کشورهای غربی به رهبری آمریکا و اسراییل، مذاکرات متعددی درباره برنامه هسته ای ایران صورت گرفته است که در موارد اخیر، دو دور اصلی آن در استانبول و بغداد انجام شد و دور آخر آن هم در مسکو بوده که دارای اهمیت و توجه ویژه می باشد.
گروه مذاکره کننده با ایران موسوم به 1+5 متشکل از ایالات متحده آمریکا، فرانسه، روسیه، چین، انگلیس و آلمان به نمایندگی کاترین اشتون با مقامات ارشد برنامه هسته ای ایران به نمایندگی سعید جلیلی در آخرین راند مذاکراتی واقع در مسکو وارد بحث و گفتگو شدند.
چگونه کاترین اشتون تحت تاثیرمواضع ایرانی قرار گرفت
یکی از دیپلماسی های ایرانی که سالهای سال است نظر همگان را به خود جلب کرده پیشدستی ایران در به کرسی نشاندن نظرات خود می باشد. دیپلمات های اروپایی اذعان می کنند که ایران توانسته قبل از مسکو توازنی درباره دستور کار این مذاکرات میان نظر خود و نظر گروه 1+5 ایجاد کرده و درواقع آنها را وادار کند که محورهای مدنظر ایران را به عنوان دستور کار رسمی مذاکرات بپذیرند.
این دیپلماسی به قدری قوی کار کرده بود که خانم اشتون کاملا تحت تاثیر قرار گرفت و گفت: "اتحادیه اروپا و 6 کشور جهان همچنین پیشنهاداتی را که آقای جلیلی به آنان در بغداد داده مورد بررسی قرار خواهند داد. پیشنهاداتِ یاد شده ایران، شامل کاهش احتمالی تحریم‌های اتحادیه اروپا و آمریکا علیه ایران و همچنین به رسمیت شناختن حق ایران برای ادامه غنی سازی تا سطحی محدود از خلوص اورانیوم، بوده است".
اعمال نظر ایرانی کاملا در آنچه کاترین اشتون در مذاکرات مسکو بیان کرد مشخص بود. لذا گروه 1+5 با آگاهی از رندی مقامات ایرانی جلوی اشتباهات کاترین اشتون را به موقع گرفتند.
مشخصا اگر ایران می خواست همکاری خود را نشان بدهد، اسراییل، امریکا و انگلیس در پی آن بودند که ایران بدون تنظیم یک مدالیته و رهیافت ساختاری که در آن گام های متقابل ایران و آژانس معین شده باشد، اجازه دسترسی به سایت پارچین را به بازرسان آژانس بدهد که ایران هم چنین کاری نکرد. از همین جا می توان نتیجه گرفت که این کشور درحال ساخت بمب هسته ای و یا پاکسازی برای فریب دادن می باشد.
به نوشته رویداد عملیات سنگین رسانه ای هم نتوانست باعث شود که ایران حس کند اگر هر چه زودتر اقدامی در این زمینه به عمل نیاورد، دچار مشکلات جدی در آینده خواهد شد.
کنگره آمریکا نیز برای مقابله با ایران، اقداماتی را انجام داده است که شامل تحریم نفتی ایران ، افزایش تحریم ها، سردکردن دیگر کشورها از مبادلات تجاری به خصوص در زمینه انرژی می باشد که این سلسله از اقدامات نیز با کمترین میزان موفقیت همراه بوده است.
